داده های عظیم برای تصمیمات بزرگ (بخش ششم)

📖 کتاب بخوانیم؛

📌 “Big Data for Big Decisions: Building a Data-Driven Organization”

🔹 فصل ششم کتاب “داده‌های عظیم برای تصمیمات بزرگ: ایجاد یک سازمان داده محور،” عوامل موثر و شرایط بالقوه‌ای که منجر به شکست پروژه‌های تحلیل‌گری می‌شود را مورد بررسی قرار می‌دهد.

📍در سال 2019، گارتنر پیش‌بینی کرد که بیش از 80 درصد از پروژه‌های تحلیل‌گری احتمالاً با شکست مواجه خواهند شد و تا سال 2022 نتایج تجاری مورد نظر را به دست نمی‌آورند. بنابراین قبل از ایجاد یک نقشه راه برای یک سازمان داده محور، درک محدودیت‌های حل نشده و شرایط بالقوه منجر به شکست حائز اهمیت است.

📍در واقع هدف ما موفقیت یک یا دو پروژه تحلیل‌گری جداگانه نیست، بلکه در واقع ایجاد یک سازمان داده‌محور است که نیازمند آن است که تمام تصمیمات کلیدی (اگر نگوییم تمام تصمیمات) بر مبنای داده‌ها اتخاذ شود، و در جایی که ممکن است در ادامه مورد حسابرسی قرار گیرد.

🔹نقشه راه تحلیل‌گری اساساً مجموعه‌ای از پروژه‌ها است که به ترتیب نزولی بر اساس ارزش نسبی خالص برنامه‌ریزی‌ برای آنها صورت می‌گیرد. به این معنی که پروژه ای که بالاترین ارزش نسبی را در برخواهد داشت اولویت بالاتری را به خود اختصاص می‌دهد و پس از آن به همین ترتیب سایر پروژه‌ها اولویت بندی می‌شوند. ارزش نسبی مورد بحث در اینجا به ارزش دلاری نتایج تجاری اشاره دارد که بهبود کیفیت تصمیم‌گیری منجر به آن می‌شود. از آنجایی که ما فقط پروژه‌هایی را انتخاب می‌کنیم که بالاترین پتانسیل را برای تحویل ارزش دارند، انتظار می‌رود ریسک شکست پروژه‌ها حداقل باشد.

❓اما آیا این برای تضمین موفقیت پروژه‌های تحلیل‌گری کافی است؟ چه عوامل دیگری اولویت نسبی تصمیمات «بزرگ» را در شرکت تعیین می‌کند؟ چه زمانی می‌توانیم بگوییم یک پروژه تحلیل‌گری را به انجام رسانده‌ایم که در واقع ارزشی را ارائه می‌دهد؟ دقیقا چه چیزی باعث موفقیت پروژه‌های تحلیل‌گری می‌شود؟ مهم‌تر از آن چه چیزی می‌تواند به طور بالقوه مانع از ارائه ارزش مورد نظر پروژه‌های تحلیل‌گری شود؟ برای شناسایی تصمیمات «بزرگ» و ایجاد یک نقشه راه اولویت‌بندی، چه نوع بررسی لازم است؟ ارزش در معرض خطر را چگونه برآورد می‌کنید؟ چگونه می‌توان یک مورد تجاری برای تحلیل‌گری ایجاد کرد؟

📍جهت پاسخگویی به سوالات مطرح شده موضوعاتی که در بخش ششم کتاب به آن پرداخته شده است عبارتند از:

✅ ایجاد نقشه راه برای تصمیمات بزرگ شامل شناسایی و اولویت بندی تصمیمات و همچنین نقشه راهی برای سازمان داده محور: یک چارچوب فرآیندی با جزئیات برای شناسایی و اولویت‌بندی تصمیمات بزرگ جهت ایجاد نقشه راه سازمان داده محور

✅ رمزگشایی از داده‌هایی که در پشت تصمیمات قرار دارند، مدلسازی و تحلیل تصمیمات: نیاز به مدلسازی و تحلیل تصمیمات پیش از تلاش جهت تبدیل نقشه راه تصمیمات بزرگ به یک طرح پروژه تمام عیار، با رویدادهای «راه‌حل‌های تحلیلی» به عنوان نقاط عطف پروژه

✅ ایجاد یک مورد کسب و کاری با تحلیل‌گری و منابع ارزش (پیشران‌های ارزش)، تخمین بازده و مقایسه شاخص‌های کلیدی عملکرد با معیارهای صنعت و برآورد سرمایه‌گذاری‌ها: از هر CDO (یا CIO) خواسته می‌شود که یک مورد کسب و کاری برای سرمایه‌گذاری‌های تحلیلی پیشرفته ایجاد نماید. ارزش افزایشی تولید شده از طریق تحلیل‌گری لزوماً باید بیش از سرمایه‌گذاری انجام شده باشد.

✅ از داده تا تصمیم: خلاصه سازی گام‌های دخیل در ایجاد نقشه راه و مورد کسب و کاری برای یک سازمان داده محور

✅ داده‌ها، اعتماد و تصمیم گیرنده: در اینجا موردی بررسی می‌شود که همه چیز به طور صحیح انجام شده است؛ تصمیم درست، مدل تحلیل‌گری صحیح، و داده‌های درست، با این حال مدیران در مقابل استفاده از تحلیل‌گری مقاومت می‌کنند. درک این موضوع که دقیقا چه چیزی بر روی چنین رفتاری تاثیر می‌گذارد حائز اهمیت است چرا که برای پاسخگویی به این سوال کمک می‌کند که چه چیز دیگری به طور بالقوه می‌تواند منجر به شکست پروژه‌های تحلیل‌گری و عدم تحویل ارزش‌های مورد نظر شود؟

به بالا بروید